در فراسوی نگاهت چشمه ی اشکی ست که فورانِ فاجعه است و به وضوح می بینم که توانِ در آغوش کشیدنِ آنم نیست امّا وقتی در تَلاطُمِ حوادث تو را می یابم که خسته جان و دل شکسته می گذری از آشُفتگی لَحظات تا مگر به آنی تازه خوشه چینِ باوری نو به تأملی ژَرف در بُنِ ساعاتِ گم شده ی تنهایی باشی شگفتا که به استواری قامتِ پاکیزه ات رشک می ورزم که می رود سَخت کوش و یک تَنه تا زیبایی را معنایی کاملی کنی زمان این غواصِ دریا دل آبستنِ فکر های گوناگون است باید که چون ماهیگیری اسامی فیلمهای بخش سودای سیمرغ سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر
آنگاه که در دشتِ نگاهت می دوم
چشمِ تو و دلِ دیوانه ی من
ی ,ست ,فراسوی ,دل ,اشکی ,چشمه ,ی اشکی ,در فراسوی ,چشمه ی ,اشکی ست ,فراسوی نگاهت
درباره این سایت